سید روح‌اللّه خمینی سید روح‌اللّه خمینی
تاریخ : چهار شنبه 11 آبان 1390
نویسنده : Oda Pardeks

 

سید روح‌اللّه خمینی
Portrait of Imam Khomeini.jpg
شناسنامه
نام کامل سید روح‌اللّه مصطفوی موسوی خمینی
لقب آیت‌اللّه خمینی، امام خمینی
نسب سید احمد موسوی
زادروز ۱ مهر ۱۲۸۱ خورشیدی
۲۰ جمادی‌الثانی ۱۳۲۰ قمری
۲۴ سپتامبر ۱۹۰۲ میلادی
زادگاه خمین، ایران
تاریخ درگذشت ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ خورشیدی
۳ ژوئن ۱۹۸۹ میلادی
آرامگاه بهشت زهرا تهران
نام همسر خدیجه ثقفی
فرزندان پسران: مصطفی و احمد
دختران: زهرا، صدیقه و فریده
اطلاعات سیاسی
مناصب رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران
پس از محمدرضا پهلوی
پیش از سید علی خامنه ای
اطلاعات علمی و مذهبی
اساتید عبدالکریم حائری
بروجردی
شاه‌آبادی
شاگردان مرتضی مطهری
حسینعلی منتظری
محمد حسینی بهشتی
محمد صادقی تهرانی
سید علی خامنه‌ای
اکبر هاشمی رفسنجانی
یوسف صانعی
تالیفات تالیفات سید روح‌الله خمینی
وبگاه رسمی www.imam-khomeini.com


سیّد روح‌الله مصطفوی موسوی خمینی مشهور به امام خمینی (۱ مهر ۱۲۸۱۱۳ خرداد ۱۳۶۸) فقیه و مرجع تقلید شیعه و اولین رهبر ایران در نظام جمهوری اسلامی بود که انقلاب ۱۳۵۷ ایران را رهبری کرد و در پی به نتیجه رسیدن آن، نظام جمهوری اسلامی ایران را بنیان گذارد و تا پایان عمرش رهبر ایران ماند. وی یکی از نظریه‎پردازان ولایت فقیه به شمار می‌رود. از او بیش از چهل كتاب در زمینه‌های اخلاق، فقه، عرفان، فلسفه، حدیث، شعر و تفسیر به جای مانده که غالب آنها را پیش از انقلاب ایران نگاشته است.[۱] در زمان حکومت محمدرضا پهلوی، یک بار به دلیل سخنرانی‌ خطاب به شاه در عاشورای سال ۱۳۴۲، ۱۰ ماه زندانی[۲] و بار دیگر به دلیل سخنرانی‌ علیه قانون کاپیتولاسیون در سال ۱۳۴۳، ۱۵ سال تبعید گردید[۳]. نزدیک به یکسال در ترکیه، سپس عراق و در پایان برای چند ماه در فرانسه به تبعید گذراند. وی در دوران تبعید پیگیر اوضاع سیاسی بود و با راهنمایی مبارزان و ارسال پیامه و اعلامیه از دور نهضت را رهبری می‌کرد و در این دوران به تدوین نظریه ولایت فقیه پرداخت. تا پس از اینکه محمدرضا پهلوی ایران را ترک کرده بود در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ ش. روانه ایران شد و در ۲۲ بهمن انقلاب به رهبری او به پیروزی رسید.[۴]

در دوران رهبری پس از انقلاب اسلامی، او قوانین شرع مانند حجاب را اجباری نمود. صدها نفر را به خاطر سوابق پیش از انقلاب اعدام نمود. به فرمان او انقلاب فرهنگی با هدف تسویهٔ دانشگاه‌ها شروع شد و بسیاری از دانشجویان و استادان چپ، لیبرال و بهایی از دانشگاه‌ها اخراج شدند.[۵] او بسیاری از متحدان پیشین خود را سرکوب یا اعدام نمود. در جریان اعدامهای سال ۱۳۶۷ بیش از سه هزار نفر از زندان سیاسی به «حکم حکومتی» او در زندان‌ها اعدام‌شدند.[۶]

محتویات

 [نهفتن

زندگی‌نامه [ویرایش]

اطلاع چندانی در مورد دوران کودکی او در دست نیست. این ابهام سبب شده‌است که مطالب گوناگونی در مورد آن ذکر‌شود. زندگی‌نامه‌های خمینی معمولا یا تذکره‌ای هستند که او را او را تجلی مسیح زمان نشان می‌دهند که با هدایت الهی زمینه ساز عصری جدید شد یا هجو‌نامه‌هایی هستند که او را رهبری عوام فریب، با سوادی اندک و عاری از هرگونه اخلاقیات و تشنه قدرت معرفی می‌کنند.[۷]

تولد و کودکی [ویرایش]

خمینی در دوران کودکی (نفر سمت راست)

سید مصطفی پدر خمینی، روحانی[۸].[۹] و مجتهد ساکن خمین بود[۱۰] [۱۱][منبع معتبر] حاصل ازدواج سید مصطفی با هاجر، دو فرزنددختر بنام مولودآغا خانم و فاطمه و سه فرزندپسر به نام‌های مرتضی، نورالدین و روح‌الله بود.[۸] روح‌الله آخرین فرزند این خانواده بود. سید مصطفی در اسفند ۱۲۸۱ خورشیدی (ذی‌الحجه ۱۳۲۰ قمری) و در پنج‌ماهگی روح‌الله، در مسیر خمین به اراک مورد حمله قرار گرفت و با اصابت چند گلوله به ناحیه کتف و کمر کشته شد و جنازه وی به نجف منتقل و درآنجا دفن شد.[۱۲] روح الله موسوی خمینی، اول مهرماه ۱۲۸۱ خورشیدی (۲۴ سپتامبر سال ۱۹۰۲ میلادی) در شهر خمین بدنیا آمد. علت کشته شدن پدر خمینی در هاله‌ای از ابهام می‌باشد. منابع طرفدار خمینی، ایادی رضاشاه را عامل قتل پدرش می‌دانند. اما به نظر می‌رسد که این داستان صرفا هدفی سیاسی داشته باشد زیرا رضا شاه بیست و دو سال بعد از کشته شدن پدر خمینی به پادشاهی رسید. خمینی توسط سه زن بزرگ شد. دایه او که خاور نام داشت، مادرش و عمه اش. مادر و عمه او در موج اپیدمی آنفولانزای اسپانیایی و وبا که در سال ۱۲۹۷ خورشیدی ایران را فرا گرفت درگذشتند. چیز زیادی از دوران کودکی او نمی‌دانیم.[۷]

نسب خمینی [ویرایش]

خمینی در خانواده‌ای به دنیا آمد که سابقه فعالیت‌های دینی و مذهبی در آن به قرن‌ها قبل برمی‌گشت. آن‌ها «سید موسوی» بودند، به این معنی که نسب‌شان به محمد – پیامبر اسلام – و از طریق دختر او فاطمه و نیز به امام موسی کاظم – هفتمین امام شیعیان – برمی‌گشت.[۱۳] [۱۴] خاندان خمینی ابتدا ساکن شهر نیشابور بودند، اما در اواسط قرن یازدهم هجری برای ترویج مذهب و نیز راهنمایی امور دینی جامعه‌ی بزرگ شیعیان هند، راهی شمال این کشور و شهر لکنو واقع در ناحیه‌ی شیعه‌ی دوازده‌امامی که از زمان صفویان دین و مذهب رسمی ایران به حساب می‌آمد، برقرار بود.[۱۴] در آنجا، آن‌ها ساکن شهر کوچکی به نام میرحامد حسین موسوی، نویسنده‌ی کتاب عبقاتالانوار فی مناقب الائمة‌الاطهار بود. [۱۵] [۱۳] [۱۶]

سید احمد موسوی هندی پدر بزرگ سید‌روح‌الله، در کینتور به دنیا آمد. او که از هم‌دوره‌های میرحامد حسین محسوب می‌شد، در اواسط قرن سیزدهم هجری، لکنو و کشور هند را ترک کرده و راهی نجف شد. سید احمد موسوی هندی به دعوت بزرگان خمین تصمیم به اقامت در خمین و به‌عهده گرفتن مسئولیت رسیدگی به امور دینی مردم آن منطقه گرفت. [۸]

تحصیلات [ویرایش]

سید روح‌الله، نفر دوم سمت راست در جمع همدرسان

خمینی تحصیلات مقدماتی خود را در مکتب محلی و سپس مدرسه‌ای در خمین گذراند سپس در سال ۱۲۹۹ خورشیدی، برای تکمیل تحصیلات خود راهی اراک شد.[۱۷] او در آن‌جا وارد شد.[۸] در آن سال‌ها اراک به دلیل حضور آیت‌الله عبدالکریم حائری یزدی به مرکز مهمی برای یادگیری علوم دینی تبدیل شده بود.[۱۸] یکسال بعد بدنبال مهاجرت آیت‌الله حائری به حوزه علمیه قم، خمینی نیز راهی این شهر شد.[۱۳][۱۹]

او بعد از گذراندن دورهٔ سطح، در درس خارج فقه و اصول عبدالکریم حائری یزدی شرکت کرد و پس از درگذشت حائری با آمدن آیت الله بروجردی به قم، در درس خارج او حضور پیدا کرد.[۲۰] در قم فلسفه را از میرزا علی اکبر حکیم یزدی و محمدرضا نجفی اصفهانی آموخت و نزد ابوالحسن رفیعی قزوینی علاوه بر فلسفه، ریاضیات و هیئت را نیز فراگرفت.[۲۱][۲۲] [۸] در عرفان ابتدا از میرزا جواد ملکی تبریزی و سپس میرزا محمدعلی شاه‌آبادی بهره برد.[۲۰] [۲۳]

ازدواج و خانواده [ویرایش]

روح‌الله در سال ۱۳۰۸ هجری خورشیدی با خدیجه ثقفی دختر تهرانی ازدواج کرد.[۲۴][۲۵] برخلاف سنت رایج چند همسری و متعه در بین روحانیان آن زمان، خمینی هیچگاه همسر دیگری و متعه اختیار نکرد و برخلاف رسم آن زمان خمینی در امور منزل به همسرش کمک می کرد.[۷] حاصل این ازدواج، دو پسر و سه دختر بود.[۸]

تدریس [ویرایش]

زمانی که شاه آبادی در ۱۳۱۵ هجری شمسی٬ قم را به قصد تهران ترک کرد، خمینی جوان را جانشین خود در تدریس اخلاق کرد. کلاس‌های او علاوه برآن به جایی برای طرح نگرانی‌ها و دغدغه‌های مربوط به آن دوره نیز بود. حکومت پهلوی دستور داد که کلاس‌های درس او از مدرسه‌ی فیضیه به مدرسه کوچکی بنام مدرسه ملاصادق، منتقل شود. اما با سقوط رضاشاه در سال ۱۳۲۰ هجری شمسی، کلاس‌های درس دوباره به مکان قبلی خود بازگشت و با همان محبوبیت از سر گرفته شد. در حین تدریس اخلاق به جمع کثیری از مستمعین، خمینی شروع به تدریس فلسفه، به گروهی از طلبه‌های جوان کرد که در بین آن‌ها نام مرتضی مطهری و حسینعلی منتظری نیز دیده می‌شد که این طلاب بعدها از یاران او در نهضت بودند. وی در سال ۱۳۲۵، تدریس خارج فقه را با استفاده از کتاب «کفایة الاصول» آغاز کرد.[۱۳]




|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
موضوعات مرتبط: , ,
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








آخرین مطالب

/
به وبلاگ من خوش آمدید